اخوان‌المسلمین و چالش دولت‌های ملی؛ از جهان عرب تا واشنگتن

اخوان‌المسلمین جنبشی فراملی است که اندیشه و رویکرد آن با مفهوم دولت ملی در تعارض قرار دارد

دولت‌های ملی در جهان عرب از زمان شکل‌گیری همواره با جریان‌های فکری فراملی روبه‌رو بوده‌اند؛ جریان‌هایی که هم رقیب موجودیت آنان به شمار می‌آیند و هم درمورد جلب وفاداری شهروندان با آنها کشاکش دارند. سازمان اخوان‌المسلمین جنبشی فرامرزی است که اندیشه‌ها و اهداف آن با اهداف اغلب دولت‌های منطقه، ازجمله کشورهایی که چند کرسی مجلس و دولت را به این گروه اعطا کرده‌اند، در تضاد است.

سازمان اخوان‌المسلمین به جنبش‌های ایدئولوژیک با ساختارهای سازمانی منسجم شباهت دارد؛ جنبش‌هایی چون بعث، کمونیسم و قومیت‌گرایی عربی و شاخه‌های وابسته به آنها، از سوسیالیسم گرفته تا ناصریسم. مفاهیم سیاسی جنبش‌های یادشده با نظام‌های موجود در تعارض است. بنابراین، جای شگفتی نیست که هیچ یک از این سه جریان به موفقیت پایداری دست نیافتند و آنهایی هم که در رسیدن به قدرت موفق شدند مدت زیادی دوام نیاوردند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، با صدور فرمانی همه را شگفت‌زده کرد، فرمانی که در آن از وزارتخانه‌های امور خارجه و خزانه‌داری خواسته شده بود که تعامل با اخوان‌المسلمین ممنوع شود و برخی از شاخه‌های آن در منطقه تحت پیگرد قرار گیرند. به نظر می‌رسد نخستین گروه‌هایی که هدف این ممنوعیت قرار می‌گیرند، شاخه‌های این سازمان در مصر، اردن و لبنان باشند. برای بررسی این پرونده به دو وزارتخانه مزبور ۴۵ روز فرصت داده شده است و پس از پایان این مهلت، ممکن است این گروه‌ها در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گیرند و نام رهبران و فعالان آنها در فهرست تحریم قرار گیرد. البته این تحولی بسیار مهم است زیرا اخوان‌المسلمین بزرگ‌ترین و فعال‌ترین حزب سیاسی در جهان عرب به شمار می آید.

 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

چند روز پیش از فرمان ترامپ، فرماندار ایالت تگزاس اعلام کرد که این گروه را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار می‌دهد. من اطلاعات زیادی درباره حجم حضور و فعالیت این گروه در تگزاس ندارم، اما این تصمیم در واقع نوعی آزمون و شروع پیگرد این گروه در داخل خاک آمریکا محسوب می‌شود. این اقدام یک اتفاق نادر است، زیرا قانون اساسی ایالات متحده آزادی اندیشه، عقیده و حتی فعالیت حزبی را تضمین کرده و مجاز می‌داند. به همین دلیل، حزب کمونیست یک قرن است که وجود دارد و فعال است، و حتی نازی‌ها نیز، برخلاف اروپا، در قالب یک جنبش مشخص فعالیت قانونی دارند. با این حال، تفاوت میان این دو جریان و سازمان اخوان قابل توجه است؛ کمونیست‌ها و نازی‌ها گروه‌هایی کوچک و منزوی‌اند، اما اخوان‌المسلمین یک حرکت سازمان‌یافته است و حضوری گسترده در ایالات متحده دارد و در میان جامعه مسلمانان، که جمعیتشان به‌سرعت در حال افزایش است، به نیرویی فعال بدل شده است. من از دهه‌های هفتاد و هشتاد میلادی حضور آنها را در دانشگاه‌ها به خاطر دارم، اما این گروه تنها در دهه گذشته به‌طور قابل‌توجهی رشد کرد و توانست راه همکاری با دو حزب اصلی جمهوری‌خواه و دموکرات را نیز باز کند.

این گروه، برخلاف کمونیست‌ها، خود را جنبشی معارض معرفی نمی‌کند، بلکه خود را امتداد طبیعی مسلمانان آمریکا می‌داند؛ درست همان‌گونه که سازمان‌های یهودی و بازوی پرنفوذ آنها، «آیپک»، در جامعه یهودیان عمل می‌کنند. با این حال، واقعیت این است که اندیشه «اخوان» ماهیتی ضدغربی دارد، هرچند این نگاه مانع همکاری آنها با نهادهای غربی و دریافت حمایت‌های مالی و سیاسی از آن نشده است. در برنامه‌های رسمی، این جنبش خود را حامی اصول دموکراتیک غربی و معتقد به انتقال مسالمت‌آمیز قدرت معرفی می‌کند، اما چنین ادعایی با مبانی فکری و پیشینه تاریخی آن سازگار نیست. این گروه همواره به انعطاف‌پذیری شهرت داشته است، چنان‌که با چپ‌گرایان، قوم‌گرایان و جریان خمینی همکاری کرده و حتی یکی از شاخه‌های آن در عراق با نیروهای اشغالگر آمریکا همکاری داشت و پس از آن دوباره فعال شد و برای مدتی مناصب دولتی را هم در اختیار گرفت.

پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، درخواست‌هایی برای ممنوع کردن فعالیت «اخوان‌المسلمین» مطرح شد، زیرا این جنبش ریشه فکری گروه‌های تروریستی تلقی می‌شد. با این حال، این درخواست‌ها تا همین اواخر در کنگره و کاخ سفید جدی گرفته نشد. به نظر می‌رسد که نگرانی اخیر ناشی از موضع سازمان جهانی اخوان‌المسلمین در قبال حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ علیه اسرائيل باشد، به‌ویژه اینکه «حماس» نیز بخشی از این جنبش است، و همین موضوع باعث شد این گروه در تیررس پیگرد قرار گیرد. افزون بر این، فضای عمومی در آمریکا ــ و در کل غرب ــ به‌طور فزاینده‌ای به‌سمت مخالفت با اسلام سیاسی گرایش پیدا می‌کند. به همین دلیل، قانون‌گذاران برای ممنوع کردن فعالیت این سازمان با مخالفت جدی روبه‌رو نخواهند شد. البته این رویکرد با استقبال مثبتی که از رئیس‌جمهوری سوریه، به‌رغم پیشینه «جهادی» او، در آمریکا صورت گرفت تناقضی ندارد، زیرا واشنگتن او را شخصیتی «جدا» از این گروه‌ها تلقی می‌کند.

جالب اینجاست که در حالی که اسرائیل با «حماس» ــ شاخه‌ای از اخوان‌المسلمین ــ درگیر جنگ است، همزمان به شاخه‌ای دیگر این سازمان اجازه فعالیت حزبی می‌دهد و فلسطینی‌های ساکن اسرائیل نیز می‌توانند نماینده کنست شوند، به‌ویژه اینکه قبلا هم در برخی دولت‌های اسرائیل مشارکت داشته‌اند.

اخوان‌المسلمین جنبشی فراملی است که اندیشه و رویکرد آن با مفهوم دولت ملی در تعارض قرار می‌گیرد. بخش عمده فعالیت آن در جهان عرب متمرکز است و به‌رغم انکار دولت‌ها، پایگاه اجتماعی قابل‌توجهی دارد. این گروه به‌منزله یک نیروی مخالف، خود را جایگزین نظام‌های موجود معرفی می‌کند، اما در معدود دوره‌هایی که به قدرت رسیده عملکرد سیاسی و اقتصادی‌اش به‌شدت ضعیف بوده است؛ چه در مصر که تنها یک سال حکومت کرد، و چه در سودان که طی سه دهه حاکمیت کارنامه چندان موفقی برجا نگذاشت.

البته مفهوم جهانی‌گرایی، که هدفش یکپارچه‌کردن ملت‌ها یا دولت‌ها در یک ساختار واحد است، در عمل شکست خورده است. بزرگ‌ترین نمونه‌های آن، کمونیسم و جنبش سوسیالیسم بین‌الملل، در نهایت از هم پاشیدند و از صحنه سیاسی جهان کنار رفتند.

هنوز روشن نیست که آیا ممنوعیت اعلام‌شده در فرمان ترامپ همه شاخه‌های اخوان‌المسلمین را در آمریکا، ازجمله گروه‌هایی که در قالب سازمان‌هایی با نام‌های بومی و آمریکایی شکل گرفته‌اند، هدف قرار می‌دهد یا نه. در سطح بین‌المللی، این اقدام احتمالا متوجه شبکه‌های جمع‌آوری و انتقال پول و همچنین رسانه‌های متعدد وابسته به این جریان خواهد بود. البته ایالات متحده در این زمینه عملکرد قابل‌توجهی دارد، چنان‌که در گذشته، هنگام پیگرد سازمان‌های وابسته به جمهوری اسلامی در نقاط مختلف جهان، مسیرهای مالی آنها را بست و بسیاری از شبکه‌های رادیویی، تلویزیونی و حتی پایگاه‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی گروه‌های مزبور را تعطیل کرد.

این ممنوعیت با تایید ضمنی دولت‌های عربی، ازجمله دولت‌هایی که به این گروه اجازه فعالیت سیاسی می‌دهند، مواجه خواهد شد. دلیل این امر هم کاملا روشن است: سازمان اخوان‌المسلمین برای دولت‌های ملی تهدیدی بالقوه محسوب می‌شود، زیرا خود را جایگزین داخلی حکومت‌ها معرفی می‌کند و در عین حال از حمایت‌ها و پیوندهای خارجی برخوردار است که جایگاه آن را تقویت می‌کند.

برگرفته از الشرق‌الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه